English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4651 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ungrammatical U مخالف ایین دستور نادرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
semantics U خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
statement U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
statements U 1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود
one for one U که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند
antisocial U مخالف اصول اجتماعی مخالف اجتماع
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
separator U نشانه جدا کردن بخشهای خط دستور در برنامه مثل دستور وآرگومان
skips U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
actual address U دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود
modifiers U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
modifier U دستور برنامه نویسی که وضعیت طبیعی دستور را تغییر میدهد
skipped U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
skip U دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند
pipe U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
piped U که به سیستم عامل می گوید خروجی یک دستور را به دستور دیگر بفرستد به جای نمایش آن
fetch U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetched U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basic U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
fetches U دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
basics U دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
GOSUB U دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند
effective U دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود
prefixes U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
prefix U کد یا دستور یا حرفی که در شروع پیام یا دستور نوشته شود
branch U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
branches U مسیر یا جهش مناسب از یک دستور به دستور دیگر
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
discrimination instruction U دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند.
parting injuncyions U دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
macroinstruction U دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo
language U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
languages U زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است
do nothing instruction U دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد
halts U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halt U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
halted U وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود
resident U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
residents U برنامهای که از خط دستور شروع میشود , وسپس درحافظه بار میشود, آماده دریافت توسط عملی است و کنترل را به خط دستور برمی گرداند
branches U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
branch U دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند
one plus one address U قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد
immediate U دستور کامپیوتری که عملوند در دستور راست و نه آدرس محل عملوند
ordinances U ایین
they act after their kind U به ایین
ordinance U ایین
religions U ایین
observandum U ایین
ordinace U ایین
ethic U ایین
religion U ایین
ceremony U ایین
celebrating U ایین
doctrine U ایین
celebrates U ایین
doctrines U ایین
ceremonies U ایین
celebrate U ایین
prosodiacal U ایین عروضی
heathenism U ایین کفار
stoicism U ایین رواقی
functions U ایین رسمی
functioned U ایین رسمی
kantianism U ایین کانت
prosodial U ایین عروضی
parseeism U ایین زرتشتی
orthodox U درست ایین
ceremonially U رسمابا ایین
epicurianism U ایین اپیکور
Taoism U ایین تائو
Judaism U ایین یهود
cults U ایین دینی
jacobinism U ایین جاکوبین ها
function U ایین رسمی
magianism U ایین مجوس
apostasy U ترک ایین
brahmanism U ایین برهمنی
bylaw U ایین نامه
brahminism U ایین برهمایی
sacrament U ایین دینی
sacraments U ایین دینی
nuptial ceremonies U ایین عروسی
byelaw U ایین نامه
by low U ایین نامه
method U ایین شیوه
methods U ایین شیوه
monism U ایین وحدت
control of access ایین ورودی ها
doctrinaire U ایین گرای
christianism U ایین مسیحیت
bylaws U ایین نامه
monkery U ایین رهبانیت
agnosticism U ایین لاادری
cult U ایین دینی
manual U ایین نامه
regulation U ایین نامه
code of practice U ایین نامه
etiquette U ایین معاشرت
Hinduism U ایین هندو
zoroastrianism U ایین زرتشت
code of practice U ایین کار
bye-laws U ایین نامه
liturgies U ایین نماز
to unveil a statue U ایین گشایش
ordinances U ایین نامه
liturgy U ایین نماز
shintoism U ایین شینتو
interment U ایین تدفین
ritual U ایین پرستش
codes of practice U ایین نامه
pythogoreanism U ایین فیثاغورث
monumentally U به ایین یادگاری
by-law U ایین نامه
by-laws U ایین نامه
bye-law U ایین نامه
Buddhism U ایین بودا
voodooism U ایین وودو
codes of practice U ایین کار
procedure U ایین دادرسی
ordinance U ایین نامه
burial service U ایین بخاک سپاری
code of procedure U قانون ایین دادرسی
ritually U برحسب ایین وشعائر
liturgist U عالم در ایین نماز
liturgiology U دانش ایین نمازliturgist
conventionalization U توافق با ایین و رسوم
conventionalization U هم رنگی با ایین و رسوم
he has no manners U ایین معاشرت نمیداند
obsequies U ایین تشیع جنازه
pantheism U ایین وحدت وجود
by law U طبق ایین نامه
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
draft regulation U طرح ایین نامه
shrift U ایین توبه وبخشش
phallic cuit U ایین قضیب پرستی
housel U ایین عشاء ربانی
rules for forming plurals U ایین جمع بندی
principle of civil litigation U ایین دادرسی مدنی
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
Protestantism U اصول ایین پروتستانت
hermeneutic U ایین تفسیرکتاب مقدس
exequies U ایین خاک سپاری
punishment book U ایین نامه انضباطی
supply manuals U ایین نامههای تدارکاتی
pacifism U ایین احتراز ازجنگ
pacificism U ایین احتراز ازجنگ
executive by law U ایین نامه اجرایی
funreal rites U ایین تشییع جنازه
false U نادرست
inexact U نادرست
unsafe U نادرست
inaccurate U نادرست
imprecise U نادرست
infirmly U نادرست
inconsequent U نادرست
inconsecutive U نادرست
erroneous U نادرست
false code U کد نادرست
false <adj.> U نادرست
amiss U نادرست
out of order U نادرست
dishonest U نادرست
impure U نادرست
foulest U نادرست
sinister U کج نادرست
phoneys U نادرست
trumped up U نادرست
phony U نادرست
trumped-up U نادرست
out of trim U نادرست
crooked U نادرست
out of a U نادرست
spurious U نادرست
unfairly U نادرست
unfair U نادرست
wrongful U نادرست
fouls U نادرست
in error <adj.> U نادرست
phonies U نادرست
foul U نادرست
phoney U نادرست
fouled U نادرست
fouler U نادرست
hardshell U سخت در رعایت ایین دینی
puritanism U ایین پاک دینان مسیحخی
heraldry U ایین وتشریفات نشانهای خانوادگی
innovates U ایین تازهای ابتکار کردن
solemnity U ایین تشریفات مراسم سنگین
Holy Communion U ایین عشای ربانی مسیحیان
innovate U ایین تازهای ابتکار کردن
innovated U ایین تازهای ابتکار کردن
innovating U ایین تازهای ابتکار کردن
grammatically U مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
conventionality U مطابقت با ایین ورسوم قراردادی
Recent search history Forum search
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
3Pakhmeh be farsi mannish chi mishe?
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
2دلیل قرار دادن no1 بجای number 1
1معنی لغوی کیسینگ در رشته مهندسی آب چیست؟
1در مورد فعلهای مجهول
2In someone bad (or good) books.
2تعریف فونتیک چیست؟
2تعریف فونتیک چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com